۱۰ نکته عجیب در مورد استیو جابز


استیو جابز مدیر عامل اپل و یکی از خلاق ترین افراد در حوزه فن آوری و کارآفرینی چند روز پیش به دلیل بیماری از سمت مدیریت اپل استعفا داد. به همین مناسبت نوشته های بسیاری در مورد این شخصیت تاثیر گزار منتشر شد. نوشته ای

که در حال مطالعه آن هستید ۱۰ نکته عجیب از زندگی این فرد را بیان می کند که شاید هیچ وقت به ذهن کسی هم

خطور نمی کرد. این مطلب توسط یکی از نویسندگان خوب ما آماده شده که شما می توانید در ادامه مطلب مطالعه کنید

پیشنهاد میکنم حتما بخوانید چون نکاتی در آن وجود دارد


۱٫ طبیعت در مقابل سرنوشت
مونا سیمسون رمان نویس شهیر آمریکایی خواهر کوچکتر استیو جابز است. اولین رمان سیمسون با عنوان “هرجایی بجز اینجا” در باره رابطه او با والدینش است که قطعا والدین استیو نیز بوده اند. اما از آنجایی که استیو به سرپرستی خانواده دیگری یزرگ شده بود از وجود یکدیگر خبر نداشتند. در دهه نود استیو تحقیقاتی انجام داد و از وجود خواهرش مطلع شد. ۲ بچه که از وجود یکدیگر اطلاعی نداشتند هر دو در دو حوزه مختلف تبدیل به بهترین هنرمندها در جهان می شوند.

۲٫ نام پدرش “عبدالفتاح جندالی” است
اگر از شما نام پدر استیو را می پرسیدند به احتمال یک در زیلیون هم غیر ممکن بود به “عبدالفتاح جندالی” فکر می کردید. باید بدانید که از نظر ژنتیکی ۵۰% استیو یک مسلمان اهل سوریه است. در مصاحبه ای که با عبدالفتاح انجام شده است او دلیل رها کردن استیو را مخالفت خانواده همسرش با نگهداری او عنوان کرده است. پدر عبدالفتاح یک میلیونر خودساخته سوریه ای است.عبدالفتاح می گوید هرگز به استیو نزدیک نشده است. روز تولد استیو برایش یادداشتی می فرستد اما هیچکدام سعی نکرده اند بیش از این به هم نزدیک شوند. جندالی معتقد است اگر استیو هم اکنون در سوریه بود و نامی سوری داشت، باز هم همین موفقیتها را کسب می کرد. می گوید اگر استیو به او نیاز داشته باشد می داند کجا باید پدرش را پیدا کند.

۳٫ او سازنده بازی Breakout است.
اگر از نسل آتاری باشید این بازی را بخاطر خواهید آورد. البته این بازی بعدها بر روی کامپیوتر و کنسول های دیگر بازی هم اجرا شد. در این بازی شما باید با یک توپ و راکت دیواری را تخریب می کردید. این بازی توسط استیو جابز ساخته شده است.

۴٫ فرزند اول را نمی خواست
جابز فرزند اول خود را نمی خواست. البته به مرور زمان و با متولد شدن این فرزند که نامش لیزا است نظر او عوض شد. به افتخار این فرزند Apple III را لیزا نامگذاری کرد.

۵٫ گیاه خوار است
جابز گیاه خوار است و تنها ماهی و سبزیجات همراه با تخم مرغ و شیر را به عنوان غذا استفاده می کند.

۶٫ او به هیچ خیریه ای کمک نمی کند
هنگامی که به عنوان مدیر عاملی اپل انتخاب شد همه برنامه های خیریه اپل را متوقف کرد و گفت :صبر کنید تا سود آور شویم” اما هنگامی که اپل به سودآوری هم رسید خبری از برنامه های خیریه نشد.

۷٫ به استیو وزنیاک دروغ گفت
هنگام کار برای آتاری قرار بود جابز و وزنیاک بصورت ۵۰-۵۰ در سود حاصل شریک باشند. آتاری به جابز ۵۰۰۰ دلار پرداخت کرد. اما جابز به وزنیاک گفت که تنها ۷۰۰ دلار دریافت کرده است. (هر کسی در زندگی اشتباهاتی می کند.)

۸٫ او یک بودایی است
او حتی به پیوستن به یک معبد بودایی و راهب شدن فکر کرده بود.

۹٫ به کالج نرفت
تنها یک ترم در کالج درس خواند و سپس اخراج شد. بیل گیتس و مارک زاکربرگ هم سرگذشت مشابهی در این زمینه داشته اند.

۱۰٫ اعتیاد
استیو دست کم یک بار از مواد مخدر استفاده کرده است. او در این باره گفته است” این کار یکی از مهمترین تجربیاتی بود که در زندگی کسب کردم”.


منبع : tgadget

معرفی گوشی HTC امگا با سیستم عامل مانگو


اولین تصاویر رسمی از HTC Omega منتشر شد  اما بیشتر از اینکه عرضه گوشی خبر ساز باشد، تاریخ عرضه آن است.

HTC اول سپتامبر اُمگا را رونمایی کرده و احتمالاً ظرف هفته آینده  آن را عرضه خواهد کرد. با توجه به اینکه این گوشی مجهز به ویندوز فون مانگو می‌باشد، می توان گفت که اولین گوشی مجهز به این سیستم عامل است که در بازار عرضه می‌شود
پایگاه اینترنتی “pocketnow” که اولین تصاویر از اُمگا را منتشر کرده است، این گوشی را مجهز به پردازنده ۱٫۵ گیگاهرتزی، ۵۱۲ مگابایت رم، صفحه نمایش ۳٫۸ اینچی SLCD و دوربین ۸ مگاپیکسلی توصیف کرده است. همچنین امگا که دارای دوربین روبرو هم می‌باشد، قرار است در دو رنگ سفید و نقره‌ای عرضه شود.
همه این اطلاعات در مورد اُمگا، ما را امیدوار می‌کند که اولین گوشی مجهز به ویندوز فون یک گوشی تمام عیار باشد.

باید منتظر ماند و دید که بلاخره چشم ما کی به جمال ویندوز فون مانگو روشن خواهد شد.


منبع : tgadget

استیو جابز شرکت Adobe را در راه بدست آوردن فلش قرار داد.

استیو جابز Adobe را در مسیری به دور از سخت افزار و شبه نرم افزار قرار داد که نهایتا Adobe را به اینجا رساند.
برگرفته از کتاب “درون انقلاب انتشار” (Inside the Publishing Revolution) توسط Pamela Pfiffner که داستان جالبی در مورد روزهای اولیه هر دو شرکت Apple و Adobe میباشد.

وقتی شرکت Adobe در سال ۱۹۸۲ شروع به کار کرد یه کمپانی سخت افزار به همراه ۲ کارمند به نام John Warnock و Chuck Geschke بود.




۲ فردی که سعی میکردن بهترین پرینتر بر مبنای نرم افزار PostScript که توسط Warnock نوشته شده بود را بسازند.
در همان دوران Apple نیز بر روی پرینتر لیزری Canon که بر مبنای سخت افزار بود کار میکرد اما هیچ نرم افزاری برای راه اندازی ان نداشت.
بعد از اینکه استیو جابز در مورد پرینتر Adobe مطلع شد استیو یه نگاهی به آن کرد و به شدت شکه شد و گفت:”ما اولین افراد توی امریکا هستیم که پرینتر لیزری Canon رو داریم”
و ادامه داد:وقتی که ما این مشکل رو برطرف کردیم ما جلو تر از John و Chuck پیش میریم . ما میتونیم سریع پیشبینی کنیم که سخت افزار ما بهتر از مال آنها میشه و نرم فزار اونا خیلی پیشرفته تر از انچه ما داریم روش کار میکنیم میشه.من در واقع از انچه دیدم شکه شدم.



در سال ۱۹۸۴ جابز یه ملاقات با Warnock و Geschke داشت که واسه همیشه کمپانی و انتشاراتش را تغییر داد بعد از خوردن و تموم شدن صبحانه در رستوران Cupertino(رستورانی دارای غذا های سالم).استیو به Adobe پیشنهاد کرد که اجازه اون تکنولوژی رو به اپل بده تا ان را درپرینتر لیزری Canon 300-DPI (واحد رزولوشن بندی در گرافیک تصاویر Dots Per Inch ) که بوسیله مکینتاش راه اندازی شده جای بدیم.
با موافقت Geschke جابز به اونا گفت:من به کامپیوتراحتیاج ندارم.من به پرینتر احتیاج ندارم.من فقط بهنرم افزار نیاز دارم.
در اون لحظه دوتایی ملتفت شدن. جابزگفت:{{اگه کسی به شما گفت” تو اینجا یه کسب وکاری داری”و اون حرفه ای نباشه که الان انجام میدی اون موقع وقتشه که شغل خودت رو عوض کنی.}}Geschke گفت همین الان وقتشه.
در واقع جابز اونا رو متقاعد کرد که نقششونو بکشن که در عوض هم یه کمپانی سخت افزار باشن هم یه کمپانی نرم افزار..
جابز مدیریت کرد تا اونچه نیاز داره و میخواد رو بگیره و Adobe را نیز راهنمایی کرد تا نرم افزار هاشو دنبال کنه و قانونی قرار بده مثل PostScript, Photoshop و
سرانجام از طریق اکتساب از Macromediaنرم افزار{Flash} ساخته شد


منبع : i-os

تکنولوژی هایی که خیلی زود ناپدید شدند


نارنجی خوان ها همواره می دانند که حجم تکنولوژی ها و محصولاتی که روزانه در حال معرفی و عرضه شدن هستند؛ تا چه اندازه بالا است. بعضی از این تکنولوژی ها تا مدت ها در بازار باقی مانده و شاخص های کاملا جدیدی را تعریف می کنند و برخی دیگر به سرعت از میان رفته و جای خود را به محصولات جدید تر می دهند.


- Flip:



دوربین های فیلمبرداری پرتابل فلیپ، برای اولین بار در 2007 پدیدار شدند و فروش بسیار خوبی را هم تجربه کردند. به طوری که در دو سال اول عرضه، 2 میلیون دستگاه از آن ها به فروش رسید. به مرور زمان نسخه های متعددی از این دوربین ها به بازار آمد و بهبود هایی از جمله قابلیت ضبط HD به آن ها اضافه شد. مصرف کنندگان می توانستند با اضافه کردن طرح و نقش دلخواهشان به بدنه این دوربین ها، طراحی مورد علاقه خود را روی آن ها اعمال کنند.

 

اما از آن جایی که بازار تلفن های هوشمند در سال 2009 به شدت داغ شده بود، کمپانی سازنده توانایی رقابت را در خود ندید و حق امتیاز فلیپ را با قیمت 590 میلیون دلار به شرکت سیسکو فروخت. اما سیسکو هم نتوانست با این همه تلفن همراهی که قابلیت ضبط ویدئویی را در اندازه ای کوچکتر و با امکاناتی بیشتر ارائه می کنند؛ رقابت کند. پس در آپریل همین امسال به عمر فلیپ پایان داد.

 

- مایکروسافت کین: 



کین تلفنی بود که مایکروسافت سرمایه گذاری زیادی رویش انجام داد و با سر و صدای زیادی معرفی اش کرد. اما بازخورد هایی به این تلفن داده شد که مایکروسافت اصلا منتظرش نبود. تقریبا 6 هفته از وارد شدن این گوشی به بازار فروش می گذشت که مایکروسافت فروش آن را متوقف کرد. آن هم به خاطر خریداران بسیار کم و اوضاع بسیار بد فروش. در نهایت کل تیمی که روی تلفن کین کار می کردند، به پروژه ویندوز فون 7 هدایت شدند. پروژه ای که تاکنون موفق عمل کرده است.

 

- Audrey از شرکت 3Com:



آدری پروژه ای بود که وقتش را به برنامه ریزی برای انجام وظایف کوچک در خانه اختصاص داده بود. البته بیشتر به درد آشپزخانه می خورد. شرکت 3Com این گجت اینترنتی را در سال 2000 به بازار عرضه کرد تا راهی آسان برای مدیریت ایمیل ها و تقویم های دیجیتالی و همچنین جستجو در اینترنت ارائه دهد. اما این دستگاه ثابت کرد که برای اینترنت پر هزینه و خام آن روز ها؛ نمی تواند چندان کارآمد باشد. در نتیجه تولید آن در کمتر از هشت ماه متوقف شد.

 

- سرویس Lala



لالا یک سرویس جذاب بود که به کاربران اجازه می داد که آهنگ ها را یک بار به صورت رایگان گوش کنند و سپس برای هر بار پخش آهنگ از آن ها 10 سنت پول می گرفت. کاربران همچنین می توانستند با پرداخت 89 سنت، آهنگ را خریداری نمایند. لالا کم کم در نسخه های متعددی عرضه شد و در نهایت با اضافه کردن قابلیت های تحت کلود، به کاربران اجازه می داد که آهنگ هایشان را آپلود کرده و از هر کامپیوتری که می خواهند به آن ها دسترسی پیدا کنند. با تجاری تر شدن سرویس لالا، صاحب آیتیونز نگران کسب و کار خود شد. در نتیجه اپل این سرویس را در دسامبر 2009 خرید و در ماه می سال بعد، صدای لالا را برای همیشه خاموش کرد.

 

- پاور مک G4 مکعبی:



کامپیوتر زیبایی بود که البته مورد توجه هم قرار گرفت. اما گران بود و این کار به روز رسانی آن را سخت می کرد. البته این را هم باید گفت که پاور مک با مشکلات حرارتی زیادی هم دست به گریبان بود. این هم از شرح عمر یک ساله پاور مک G4 !

 

- کامپیوتر های شخصی فوق کوچک ویندوزی:



در سال 2006 بود که مایکروسافت شروع به ترقیب سازندگان سخت افزاری به ساخت کامپیوتر های پرتابل و سبک و کوچک کرد. نتیجه دستگاه هایی مانند این، از شرکت OQO بودند. این دستگاه 1.5 گیگاهرتز پردازنده را با 60 گیگابایت هارد دیسک و 1 گیگابایت رم مخلوط می کرد و به دست شما می رساند. ویندوز ویستا و خدمات پهنای باند موبایلی را هم روی آن در اختیار داشتید. دستگاه های شبیه این، گجت های تاثیر گذاری بودند اما خیلی زود توسط اسمارتفون ها و نوت بوک های مجهز به Wi-Fi کنار زده شدند. حالا این تبلت است که دارد نوت بوک را کنار می زند. اما به نظرتان چرا چنین چیزی در آن زمان موفق نشد؟

 

- واقعیت مجازی:




مواظب باشید که واقعیت مجازی را با واقعیت افزوده اشتباه نگیرید. واقعیت مجازی چیزی شبیه فناوری سه بعدی امروزی بود. اما برای دهه 90 . در آن زمان مردم واقعا مشتاق بودند که تجربه همه جانبه و غنی ای با این تکنولوژی داشته باشند. اما دستگاه های بزرگ و حجیم آن زمان نتوانستند این انتظار را به خوبی برآورده کنند.
 

با بر سر گذاشتن این کلاه ها مردم وارد دنیای کاملا مجازی ای می شدند که توسط کامپیوتر تولید شده بود. اما با اینترفیس تعاملی خود احساس واقعیت را منتقل می کرد. البته قرار بود که منتقل بکند. در واقعیت این فناوری با آن کلاه سنگین و دسکتش های الکترودی فقط می توانست شبیه سازی ضعیفی را از واقعیت ارائه دهد.
 

- Pippin، محصول مشترک اپل و باندای 



اپل سعی کرد با این کنسول در بازار بازی های ویدئویی 1995 وارد شود. بازاری که قبلا توسط پلی استیشن سونی، نینتندو 64 و سگا سترن اشغال شده بود. پیپین می خواست تمام این کنسول ها را با قلب قدرتمند مکینتاشی خودش از راه به در کند. پیپین می توانست هم بازی را به کاربرانش بدهد و هم سایر سرگرمی های پرطرفدار را. می توانست هم به عنوان یک سی دی رام و هم به عنوان یک کامپیوتر شبکه عمل کند. اما تعداد بسیار کم بازی های موجود (18 گیم) و همچنین قیمت گران 599 دلاری، باعث شدند که این کنسول شکست بخورد.

 

- گوگل Wave:



گوگل ویو در آگوست سال 2010 به آب انداخته شد و یک سال بعد، روی ساحل به گل نشست. این سرویس امکان همکاری و ارتباطات دیجیتال را به کاربران خود می داد. البته قبل از هر چیز باید چندین صفحه درباره آن مطالعه می کردید و ویدئوی آموزشی طولانی اش را هم می دیدید. این تکنولوژی مملو از قابلیتهای مختلف بود و به کسانی که روی یک پروژه کار می کردند، اجازه می داد که پیشرفت کار خود را در مرورگرشان ببینند. در این سرویس، وب به هر کاری کمک می کرد و البته امکان یکپارچه شدن با بلاگ ها هم برای آن محیا بود.

 

اما با وجود مقدار اطلاعات زیاد و اینترفیس سخت، در مرور زمان مردم فهمیدند که اگر به سراغ یاد گرفتن نحوه کار با این سرویس بروند، وقتشان را روی یاد گرفتن یک زبان مرده تلف کرده اند. پس رفته رفته طوفان فرونشست و دریا دوباره آرام و خالی از موج گردید. و این اصلا به نفع گوگل نبود...


منبع : نارنجی

آینه واقعیت افزوده با قابلیت تغییر مجازی چهره


گاهی اوقات وقتی در آینه چشم مان به خودمان می افتد دل مان می خواهد می توانستیم حالات دیگری از چهره خود را نیز ببینیم. ممکن است در آینه کمی برای خود شکلک دربیاوریم و بعد هم خسته شده و آینه را به کناری بگذاریم. اما اگر یک آینه هوشمند داشته باشیم، می توانیم چهره خود را در هر وضعیت دلخواه دیگر نیز ببینیم.

 

محققین دانشگاه لندن نوعی روش الکترونیکی هوشمند ابداع کرده اند که می توان با آن، قسمت های مختلف صورت را پیچاند، بزرگتر و کوچکتر کرد و با تغییر وضعیت چشم ها، لب ها و بینی حالات مختلفی از چهره فرد را ایجاد کرد.

 

این روش در واقع از یک عدد وب کم تشکیل شده که بالای مانیتور جاسازی شده و تحت نرم افزاری ویژه کار می کند. مشابه این کار هم در برخی از نرم افزار های ویرایش تصویر انجام می شود که عکس ها را در قالب های مختلف چهره قرار داده و از آنها وضعیت های فانتزی می سازد.

 

اما نرم افزاری که این وب کم تحت آن کار می کند کمی متفاوت تر است. در نرم افزارهای معمول، شکل ها و موارد مورد نظر مستقیما بر روی تصویر ویدیویی دریافتی از وب کم اضافه می شوند. اما در این نرم افزار، در حقیقت از تصویر ویدیویی دریافتی استفاده نمی شود. بلکه یک تصویر سه بعدی دقیق از صورت فرد تولید شده و به نمایش در می آید. حال هرگونه تغییر بر روی این تصویر سه بعدی هوشمند که حرکات فرد را به دقت تقلید می کند، صورت می پذیرد.

 

تنها کافی است که مقابل این وب کم بنشینید و به تصویر خود در صفحه مانیتور نگاه کنید. حالت چشمها، ابروها، لبها و ... همه و همه در همان لحظه به صورت زنده و سه بعدی قابل تغییر است.

 

تیم طراح معتقد هستند که از این آینه الکترونیکی می توان برای افرادی که قصد دارند جراحی زیبایی صورت انجام دهند استفاده کرد، تا قبل از رفتن به اتاق عمل ، چهره جراحی شده را به صورت مجازی شبیه سازی کنند و نظرات خود را با پزشک معالج در میان بگذراند.

 

از طرفی گفته می شود که قرار است از این نرم افزار یک اپلیکیشن نیز نوشته شود و در اختیار کاربران اسمارت فون ها قرار گیرد تا آنها نیز به کمک لنز دوربین خود، همیشه یک آینه الکترونیکی سه بعدی ویرایشگر، در جیب داشته باشند.

 

این طرح در کنفرانس بین المللی پردازش تصویر که در بروکسل پایتخت بلژیک برگزار می شود به طور رسمی معرفی خواهد شد.


منبع : نارنجی